پرنیا  عشق بابا سجادپرنیا عشق بابا سجاد، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره
پریسا عشق باباپریسا عشق بابا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

پــــــــــــرنیــــــــا هستی مامان

دانستنی ها

  - به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تومینگرد و به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد و دستی را بپذیرکه باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد...     هوس بازان کسی راکه زیبا میبیننددوست دارند... اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا میبینند... - وقتی تو زندگیبه یک در بزرگ رسیدی نترس و نا امید نشو... چون اگه قرار بود در باز نشه جاش دیوارمیذاشتن... - آنچه که هستی هدیه خداوند است و آنچه که میشوی هدیه تو به خداوند... پس بی نظیر باش ... - شریف ترین دلها دلی است که اندیشه آزار دیگران در آننباشد ... - بدبختی تنها در باغچه ای که خودت کاشته ای میروید... - وقتی زندگی برایت خیلی سخت شد یاد...
8 بهمن 1390

ایا خدا ما رو میبینه

كلبه كوچك     تنها بازمانده يك كشتی شكسته توسط جريان آب به يك جزيره دورافتاده برده شد، او با بيقراری به درگاه خداوند دعا می‌كرد تا او را نجات بخشد، او ساعتها به اقيانوس چشم می‌دوخت، تا شايد نشانی از كمك بيابد اما هيچ چيز به چشم نمی‌آمد. سرآخر نااميد شد و تصميم گرفت كه كلبه ای كوچك خارج از كلك بسازد تا از خود و وسايل اندكش را بهتر محافظت نمايد، روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت، خانه كوچكش را در آتش يافت، دود به آسمان رفته بود، بدترين چيز ممكن رخ داده بود، او عصباني و اندوهگين فرياد زد: «خدايا چگونه توانستی با من چنين كنی؟» صبح روز بعد او با صدای يك كشتی كه به جزيره نزد...
6 دی 1390

چه جوری با این اعصاب خوردیها و درگیریهای زندگی خودمون را تخلیه می کنیم

    صــــــــــــــــــبور باشــــــــــــــــیم :       کامیون حمل زباله   روزی من با تاکسی عازم فرودگاه بودم. ما داشتیم در خط عبوری صحیح رانندگی می کردیم که ناگهان یک ماشین درست در جلوی ما از محل پارک خود بیرون پرید. رانندة تاکسی من محکم ترمز گرفت.   ماشین سر خورد، و دقیقاً به فاصله چند سانتیمتری از ماشین دیگر متوقف شد! راننده ماشین دیگر سرش را ناگهان بيرون آورد و شروع کرد به فریاد زدن به طرف ما. راننده تاکسی فقط لبخند زد و برای آن شخص دست تکان داد. منظورم این است که او واقعاً دوستانه برخورد کرد. با تعجب از او پرسیدم: ((چرا شما اين رفتار را کردید؟ آن شخص نزد...
18 آبان 1390

مردم چه می گویند؟

    می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. مادرم گفت: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!... می خواستم به مدرسه بروم، مدرسه ی سر کوچه ی مان. مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی! پدرم گفت: چرا؟...مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!... به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: فقط ریاضی! گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!... با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!... می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی. گفتم: چرا؟...گفتند: مردم چه می گویند؟!......
27 مهر 1390

مادرا و پدرای مهربون بچه های ناز ناز دونه :ایا می دونین که ؟؟؟

  آیا میدانیدهای جالب و جدید در مورد بدن انسان ها   آیا میدانید: دهان انسان روزانه یک لیتر بزاق تولید می‌کند ؟ آیا میدانید: عمر پرزهای چشایی انسان از ۷ تا ۱۰ روز است؟ آیا میدانید: بدن انسان پنجاه هزار کیلومتر رشته عصبی دارد ؟ آیا میدانید: تنها قسمت بدن که خون ندارد قرنیه چشم است ؟ آیا میدانید: ورزش کردن در گرما به کاهش اشتها کمک می‌کند ؟ آیا میدانید: هر تار موی انسان میتواند تا وزن ۱۰۰ گرم رشد کند ؟ آیا میدانید: هر چروک ایجاد شده در ابرو نتیجه ۲۰۰۰۰۰ اخم است ؟ آیا میدانید: استرس تا ۵ برابر سیستم ایمینی بدن را پایین می آورد ؟ ...
26 مهر 1390
1