پرنیا جون و رفتن به عروسی به خاله جونش و رفتن به پارک با با با و مامان و دوست بابا اقا میلاد
چند روز پیش خاله پرنیا جون عروسی دعوت بودن پرنیا خانوم هم اصرار که برن عروسی خلاصه اماده شد و راهی عروسی خاله جونش میگفت اونجا شده بوده نقل مجلس از بس رقصیده خودشو خسته کرده .بعد این که از کنار عروس خانوم کنار نمیرفته چند تا عکس هم همین جوری ازش گرفته بود منم گذاشتم توی وبلاگش
قربون این دختر نازم برم
این عکس هم مربوط به رفتن پرنیا جون با عمو میلاد که رفتیم با هم پارک
خیلی با اقا میلاد جور بود با این که اولین بار بود ایشون رو می دید ولی خیلی با هم دوست شده بودن .اقا میلاد هم حسابی به پرنیا جون عادت کرده بود و کلی با هم بازی کردن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی