پرنیا  عشق بابا سجادپرنیا عشق بابا سجاد، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره
پریسا عشق باباپریسا عشق بابا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

پــــــــــــرنیــــــــا هستی مامان

برای دخترم برای فرشته نازم پرنیای گلم مینویسم

1392/5/28 10:10
934 بازدید
اشتراک گذاری

برای تو تو که با امدمت با بزرگ شدنت با قد کشیدنت معنای زندگی به من اموختی برای تو می نویسم 

 

آرامــش امروزم را

مدیــون همــان انــتظـاری  هـسـتــم

ڪه دیــگراز هـیــچ ڪسے جــز "خــدا"نــدارم ..

"خُــدا جـــونَم  مِـرسے "

 

زمین سراسر غبار بود.آسمان سراسر ابر و بدین سان زندگی میکردیم روی امواج خروشان دریا.چشم به طلوع خورشید بودیم و حضور یک معجزه.

و تو پا بر زمین نهادی...فرشــــــته بودی در لباس انــــسان...

خورشیـــــد طلوع کرد...دریا آرام گرفـــــت...غبار رفت...قلبم قرار گرفت....غمهایم خنده شد...اشک هایم همه از شوق...

مهربـــــــــان نازنینم دریافتم خــــــــــــدا معجزه هایش را اینگونه می فرستد...در لباس یک زمینی..و به او میسپارد همراهی مان کند تا به سرانجام برسیم....

دریافتم خـــــــــــدا نعمتش را در حقمان تمام کرد با وجود تو..دریافتم محبتش را به پایم ریخت با دستان تو..

به رویم لبخـــــــــند زد با لـــــــب های تو...دستانم را گرفت با دســــــتان تو...

نگاهم کرد عمیق با چشمــــان تو...در آغوشـــــــم گرفت وقت غم با بازوان تو...

و تو معجزه ای دیگر بودی در باورهای زمینی ام..

دوستت دارم فرشتـــــــه مهربان پروردگار...که با زمینی شدنت نامت را ترنـــــــــــمنهادیم..

همیشه باش نازنینم در لحظه های پرپیچ و تاب زندگی ام..


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)