پرنیا  عشق بابا سجادپرنیا عشق بابا سجاد، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره
پریسا عشق باباپریسا عشق بابا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

پــــــــــــرنیــــــــا هستی مامان

برای تو می نویسم گلم

1392/9/5 13:44
1,455 بازدید
اشتراک گذاری

 

اومدیم باز فرصتی پیش اومد تا بیام ثبت کنم خاطرات یکی یه دونه زندگیمو . دختر نازمو . شاید روزی نباشم اما دوست دارم بدونی با عشق برایت نوشتم زیرا تو تنها هدف من برای زندگی کردن و امید به زندگی هستی .

پرنیا خانوم گل ما روزهاشو با سپری کردن در مهد می گذرونه اما با این توفیر که دختر ناز ما نوشتن رو تا حدی یاد گرفته مثل بابا- مامان -پرنیا -سلام  

حروف الفبا رو میشناسه و میتونه مثال بزنه مثلا: الف مثل  ادم برفی 

ب مثل : بابا 

پ مثل پرنیا 

از پیشرفتهای دیگه پرنیا نوشتن اعداد از 1 تا 5 هست ونقاشی کردنش هم تا حدی عالی 

و این که تو اموزش زبان انگلیسی علاوه بر کلمه الان جمله یاد گرفته مثل . صبحتون بخیر حالتون چه طور -بلند شدن - نشستن-پریدن -جرخیدن 

پایتخت کشورها رو هم بلده مثل پایتخت سوریه -ایران -افغانستان- توی علوم هم عالیه و در ضمن اشپزی کردن و کیک پختن مثل ماکارونی و پلو کیک 

و این که یه تغییر کلی که پرنیا پیدا کرده قد کشیدن دختر ناز ما هست و بلند شدن موهاش که کلی به من داره امیدواره میده که خانوم شده واسه خودش عاشق موی بلنده 

منم دارم روزای سخت اخر این بازی رو میگذرونم الان دقیقا تو هفته 34 و ورود به هفته 35 هستم 

کم کم داره صدای پای قدمهای یه کوچولو دیگه رو میشنوم و احساس می کنم 

و این که حال درستی ندارم دوباره گر گرفتگی سوزش معده سنگینی و و از همه مهم تر بی خوابی .

اما راضی ام به رضای خدا 

گاهی اوقات به این فکر میکنم دوباره شرایط خواب بیداری شیر دادن و پوشک گذاشتن و از همه مهم تر مسئولیت یه بچه دیگه خیلی وحشتناکه اما چه کنیم  که ما دست به سینه تقدیریم و این مهمون ناخواسته رو میزاریم پای حکمت خدای مهربون 

الان دیگه کاملا تکونا و حرکت های این کوچولو حسابی منو خسته کرده و از انرژ ی من کم کرده .مرتب چرخیدن لگد زدن و حرکت های موجی که انگار زمین بازی پیدا کرده که از روی لباس هم قابل حس کردن هست. گاهی اوقات پیش خودم فکر می کنم نکنه مشکلی داره این قدر تکون می خوره اما دکتر گفت هر چی حرکت کنه سالم تره .

فقط ترسم از این که ایا سالم هست مشکل نداره وقتی به دنیا بیاد شبیه کی می تونه باشه چه قدر وزن داره یرقان نداره و وووووو...

این فکر و خیالا امون منو بریده ولی خدا رو شاکرم که خانواده و خواهر و برادرهای خوبی دارم که همیشه تو زندگی حامی و همراه من بودن و تو این شرایط سخت کنارم بودن افتخار می کنم و مدیون همه اونا هستم گر چه نمی تونم جبران کنم گر چه پرنیا خیلی از طرف دایی و خاله هاش محبت میبینه خصوصا 2 تا خاله اخری .ممنونم از این که خداوند تو شرایط سخت حداقل خانواده خوبی رو کنارم قرار داده.

دقیقا 3 هفته دیگه یعنی 25 آذر کوچولوی ما پا به این دنیا میزاره .برام دعا کنین که روزای سختی رو پیش رو نداشته باشم و اروم باشه هیچ مشکل یرقان و دیگر مشکلات رو نداشته باشه تا بتونم به خوبی از عهده این مسولیت سنگین برایم. گر چه در حق پرنیا خیلی ظلم شد و تو شرایط سخت عاطفی بزرگ شد ولی الان خوشحالم که میتونم با داشتن پرنیا این مسولیت رو بپذیرم

 

ناز دخترم

پسندها (2)

نظرات (4)

مامان مهراد
6 آذر 92 11:13
خصوصی داری
الهه مامان یسنا
7 آذر 92 12:46
سلام عزیزای دلممم. چقدر خوشحالم که پرنیای نازم این همه پیشرفت داشته و کلی چیزای جدید یاد گرفته. وایی چند وقته دیگه مامان دو تا فرشته ناز میشی خدا خیلی بهت نظر لطف داشته عزیزم..ایشالا زایمانت بی خطر
الهه مامان یسنا
18 بهمن 92 13:19
خانمی کجایی؟؟ نی نی به دنیا اومد؟؟
مهدی کوچولو
5 اسفند 92 18:48
سلام عزیزم امیدوارم کوچولوت سالم اومده باشه بغلت و پرنیای خوشگلت کمکت باشه ببخشید دیر اومدم درگیر بودم