پرنیا  عشق بابا سجادپرنیا عشق بابا سجاد، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره
پریسا عشق باباپریسا عشق بابا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه سن داره

پــــــــــــرنیــــــــا هستی مامان

بدون عنوان

زبوی خوش اشنایی به همه د.وستای گلمون که به یاد ما بودن برای مادعا کردن مخصوصا زینب جون .مهری جون واله جون و مامان امیر مهدی کوچولوی ناز ما به دنیا اومد بعد از سپری شدن مشکلات فراون که بعدا دکر می کنم اما تا فرصت هست عکساشو بزار اسم زیباشو پرنیا جون انتخاب کرد پریسان ...اما پدربزرگش شناسنامه رو به اسم پریسا گرفت .دیگه پذیرفتیم زایمانسختی داشتم.رسیدگی بیمارستان افتضاح .عمل سختی داشتم رسیدگی بیمارستان افتضاححححححححح بود.دیابت بالا باعث شد پریسا شب تا صبح گریه کنه مادر بیچاره ام رو اذیت کرد طوری که همه همراهی های مریضای دیگه تا صبح پریسا رو چرخوندن . مرتب مامانم بهش اب قند داد تا قندش پایین نیاد . پرستارا محترم فراموشکردن رگام بزنن بعد ا...
10 اسفند 1392

سلام به همه دوستای گلم

  سلام به همه به دوستای گلم به همه مهربونا که میان و بهم سر میزنن از احوالتمون بگیم بدک نیستیم اگه خدا بخواد کم کم رو به بهبودی هستم مثل این که این ویار لعنتی میخواد با ما خداحافظی کنه اما    یه مهمون ناخواسته دیگه سوزش سر دل که اون دیگه امونمو بریده از احوالات نی نی کوچولو بگم الان هفته 15 تقریبا خطر را پشت سر گذرونده ازمایشاتم هم تا حالا جز قند و. تیروئید مشکل خاصی ندارم یه ازمایش جدید نوشته واسم دکتر غربالگری که نمیدونم انجام بدم یا نه توکل کرم به خدا  انشالله که مشکلی نداری فقط از خدا میخوام سلامت باشی و سالم و گل بی عیب باشی برام سلامتی تو از همه مهم تر اما واسه بابا جون مهم تر این که یه گل پسر ن...
17 تير 1392

گل لاله گل عاشق گل نازکتر از پونه گل شب بو گل نازم گل خوشبوی این خونه

این شعر زیبا تقدیم به دختر گلم  پرنیا ی قشنگم دخترم! با تو سخن میگویم گوش كن، با تو سخن میگویم : زندگی در نگهم گلزاریست و تو با قامت چون نیلوفر ـ شاخه پر گل این گلزاری من در اندام تو یك خرمن گل می بینم گل گیسو ـ گل لبها ـ گل لبخند شباب من به چشمان تو گلهای فراوان دیدم گل تقوا ـ گل عفت ـ گل صد رنگ امید گل فردای بزرگ گل دنیای سپید ***     ***   دخترم ـ ای همه هستی من !   تو چراغی، تو چراغ همه شبهای منی   به ره باد مرو   تو گلی، دسته گل صد رنگی   پیش گلچین ...
26 فروردين 1392

ممنونم خدای مهربان

عکسای دخترم پله به پله قدم به قدم تو روزای خوشی تو روزای نا خوشی  تو تنهایی تو شلوغی همه جا همراه مامان.هر کسی اگه مامان رو تنها گذاشت دختر قشنگم تو همیشه با من بودی همیشه بودن با تو به من امید داده ممنونم خدای مهربان ...
30 خرداد 1391

فرشته کوچولویی به نام دختر

  دكتر گفت: «در را شكستی! بیا تو.» در باز شد و دختر كوچولوی نه ساله ای كه خیلی پریشان بود، به طرف دكتر دوید: «آقای دكتر! مادرم !» و در حالی كه نفس نفس می زد، ادامه داد:التماس می كنم با من بیایید! مادرم خیلی مریض است دكتر گفت: «باید مادرت را اینجا بیاوری، من برای ویزیت به خانه كسی نمی روم.» دختر گفت: «ولی دكتر، من نمی توانم. اگر شما نیایید او می میرد!» و اشك از چشمانش سرازیر شد دل دكتر به رحم آمد و تصمیم گرفت همراه او برود. دختر دكتر را به طرف خانه راهنمایی كرد، جایی كه مادر بیمارش در رختخواب افتاده بود. دكتر شروع كرد به معاینه و توانست با آمپول و قرص تب او را پای...
9 آبان 1390

کلمه های زبانی که پرنیا جون توی مهد یاد گرفته همه رو بلده

    پرنیای قشنگم  دختر شیرین زبونم  اینا دیکشنری کلمات زبانی هست که واقعا عالی جواب میدی وقتی ازت سوال میکنم و از 1 تا 10 اانگلیسی رو راحت میخونی ......                         گربه = CAT                          دست = HAND       ماهی =  FISH            &...
12 شهريور 1390

مگه اونجا خونه خدا نیست؟؟؟؟

  الو ... الو... سلام                   الو ... الو... سلام کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟ مگه اونجا خونه خدا نیست؟؟؟؟ پس چرا کسی جواب نمیده؟ یهو یه صدای مهربون! مثل اینکه صدای یه فرشتس ، بله با کی کار داری کوچولو؟  خدا هست؟ امشب باهاش قرار داشتم... قول داده امشب جوابمو بده. بگو من میشنوم . کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟ من با خدا کار دارم ... هر چی میخوای به من بگو قول میدم به خدا بگم . صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟ فرشته ساکت بود ، بعد از مکثی نه چندان طولانی : نه خدا خیلی دوستت داره مگه کسی میتونه تو رو د...
7 شهريور 1390