پرنیا  عشق بابا سجادپرنیا عشق بابا سجاد، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره
پریسا عشق باباپریسا عشق بابا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

پــــــــــــرنیــــــــا هستی مامان

بدون عنوان

1392/12/10 7:03
1,344 بازدید
اشتراک گذاری

زبوی خوش اشنایی به همه د.وستای گلمون که به یاد ما بودن برای مادعا کردن مخصوصا زینب جون .مهری جون واله جون و مامان امیر مهدی

کوچولوی ناز ما به دنیا اومد بعد از سپری شدن مشکلات فراون که بعدا دکر می کنم اما تا فرصت هست عکساشو بزار

اسم زیباشو پرنیا جون انتخاب کرد پریسان ...اما پدربزرگش شناسنامه رو به اسم پریسا گرفت .دیگه پذیرفتیم منتظر

زایمانسختی داشتم.رسیدگی بیمارستان افتضاح .عمل سختی داشتم رسیدگی بیمارستان افتضاححححححححح بود.دیابت بالا باعث شد پریسا شب تا صبح گریه کنه مادر بیچاره ام رو اذیت کرد طوری که همه همراهی های مریضای دیگه تا صبح پریسا رو چرخوندن . مرتب مامانم بهش اب قند داد تا قندش پایین نیاد . پرستارا محترم فراموشکردن رگام بزنن بعد از عمل روز بعد امپول رگامپیدا نمیشد. پریسا خانومبه علت نداشتن شیر من . مجبور شدن شیر خشک بخورن.

بارضایت خودم اومدم خونه. به خونه که رسیدم انگار دنیا رو داشتم

خداعاقبت به خیر کنه ابجی هامو که هکه اشون بیچاره ها کمک حالم بودن. مدیونشونم. زنداداشم همطبق معمول با داداشم بنده خدا خیلی زحمت کشیدن.

دست مادرمو میبوسم که خیلی اذیت شد. بنده خدا مادرشوهرم وخواهر شوهرم هم یکی دو روزی سری زدنوکنارمون بودن بازم ممنون.اما بابای پریسا خانوم طبق معمول گذاشتن ورفتن .دنبال مرخصی زایمان خودشون تا به عبارتی در کنار من باشن

اما روز بد نبینین. انگار ایشونزایمان کرده بودن .رفتن با دوستانشوندنبال خوشی تا 9 ماه تحمل بارداری سخت رو جبران کنن . جناب پدر ..ما هممرتب غصه می خوردیم تا 1 یا 2 شب که تشریف می اوردن.

بگذریم گذشتر وزای سخت و مرتب دوستای گلمون جویای حال ما بودن خصوصا زینب عزیزم

پرنیا خیلی ناراحت بود که ابجی اش جای اونو گرفته همه به اون توجه می کردن اما پریسا خانوم بر خلاف پرنیا یه دختر جیغ جیغ بود که نمیگذاشتبرا پرنیا فرصتی بزارم.

خیلی به پرنیا جون ظلم شد گوشه گیر لجباز و مرتب قهر می کرد اماپریسا رو هم خیلی دوست داشت . دیگه عادت کرد بیچاره منمگهگاهی که پریسا اروم بود براش وقت میزاشتم .

بماند روزای سخت تا حدی سپری شد و ما عادت کردیم به شرایط سخت...

اما عکسای پریسا جون

 

روزای 5 تولد

روز دوم

پرنیای ژولیده

پرنیاوبابا و خاله جونش

جناب پدر

پسندها (2)

نظرات (0)