سخنی با دوست
سخنی با دوست
![[تصویر: www.hamdardi.com_2.net.jpg]](http://www.hamdardi.net/images/www.hamdardi.com_2.net.jpg)
اگر میخواهی خوشبخت باشی،برای خوشبختی دیگران بکوش
زیرا آن شادی که ما به دیگران میدهیم،به دل ما برمی گردد
![[تصویر: 1278231057_21505_822ef633a0.jpg]](http://www.hamdardi.net/imgup/21505/1278231057_21505_822ef633a0.jpg)
ما صد درصد در برابر همه تجربه هایمان مسئول هستیم.
هر اندیشه ای که از ذهن ما میگذرد،آینده ما را می آفریند.
نقطه اقتدار همواره در لحظه حال است.
عذاب هرکس بدلیل انزجار از خویشتن و احساس گناه است.
درونی ترین احساس هر شخص این است که: " آنچنان که باید خوب نیستم."
این تنها یک اندیشه است و اندیشه را میتوان عوض کرد.
انزجار و انتقاد و احساس گناه بیشتر از هر الگوی دیگری صدمه میزند.
دست کشیدن از نفرت و انزجار حتی مرض سرطان را هم نابود میکند.
هنگامیکه براستی خود را دوست بداریم، همه چیزهای نیکوی زندگی به حرکت در می آید.
ما بایدگذشته را ها کنیم و همه را ببخشاییم.
باید مشتاقانه بخواهیم که خویشتن دوستی را بیاموزیم.
تائید و پذیرش خویشتن در زمان حال، کلید دگرگونیهای مثبت است.
این ماییم که به اصطلاح "بیماری " را در تن خود می آفرینیم.
هر اندیشه ای که از ذهن ما میگذرد،آینده ما را می آفریند.
نقطه اقتدار همواره در لحظه حال است.
عذاب هرکس بدلیل انزجار از خویشتن و احساس گناه است.
درونی ترین احساس هر شخص این است که: " آنچنان که باید خوب نیستم."
این تنها یک اندیشه است و اندیشه را میتوان عوض کرد.
انزجار و انتقاد و احساس گناه بیشتر از هر الگوی دیگری صدمه میزند.
دست کشیدن از نفرت و انزجار حتی مرض سرطان را هم نابود میکند.
هنگامیکه براستی خود را دوست بداریم، همه چیزهای نیکوی زندگی به حرکت در می آید.
ما بایدگذشته را ها کنیم و همه را ببخشاییم.
باید مشتاقانه بخواهیم که خویشتن دوستی را بیاموزیم.
تائید و پذیرش خویشتن در زمان حال، کلید دگرگونیهای مثبت است.
این ماییم که به اصطلاح "بیماری " را در تن خود می آفرینیم.
در لایتنهای حیات-آنجا که ساکنم- هرچند زندگی همواره دگرگون میگردد، همه چیز عالی و کامل و تمام عیار است.
نه آغازی هست و نه پایانی،
آنچه هست تنها چرخش و واچرخش جوهر و تجربه هاست.
من با قدرتی که مرا آفرید یگانه ام،و این قدرت این اقتدار را به من داده است که شرایط خود را بیافرینم.
من از این آگاهی شادمانم که قدرت ذهنم در اختیار من است و هر گونه که میخواهم به کارش میبندم.
آنگاه که از گذشته دور میشویم، هر لحظه زندگی نقطه آغازیست.
اینک، این لحظه، اکنون و اینجا برای من نقطه آغازیست.
در جهانم همه چیز نیکوست.
نه آغازی هست و نه پایانی،
آنچه هست تنها چرخش و واچرخش جوهر و تجربه هاست.
من با قدرتی که مرا آفرید یگانه ام،و این قدرت این اقتدار را به من داده است که شرایط خود را بیافرینم.
من از این آگاهی شادمانم که قدرت ذهنم در اختیار من است و هر گونه که میخواهم به کارش میبندم.
آنگاه که از گذشته دور میشویم، هر لحظه زندگی نقطه آغازیست.
اینک، این لحظه، اکنون و اینجا برای من نقطه آغازیست.
در جهانم همه چیز نیکوست.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
