ای کاش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کاش هنوزم همه رو ۱۰ تا دوست داشتيم
بچه که بوديم چه دل هاي بزرگي داشتيم
اکنون که بزرگيم چه دلتنگيم
کاش دلهامون به بزرگي بچگي بود
کاش همان کودکي بوديم که حرفهايش
را از نگاهش مي توان خواند
اما اکنون اگر فرياد هم بزنيم کسي نمي فهمد
کاش براي حرف زدن فقط نگاه کافي بود
بچه بوديم تو جمع گريه مي کرديم
بزرگ شديم تو خلوت
بچه بوديم راحت دلمون نمي شکست
بزرگ شديم خيلي آسون دلمون مي شکنه
بچه بوديم همه رو ۱۰ تا دوست داشتيم
بزرگ که شديم بعضي ها رو هيچي
بچه که بوديم قضاوت نمي کرديم و همه يکسان بودن
بزرگ که شديم قضاوتهاي درست و غلط باعث شد که
اندازه دوست داشتنمون تغيير کنه
کاش هنوزم همه رو
به اندازه همون بچگي ۱۰ تا دوست داشتيم
بچه که بوديم اگه با کسي
دعوا ميکرديم ۱ ساعت بعد از يادمون ميرفت
بزرگ که شديم گاهي دعواهامون سالها تو يادمون مونده و آشتي نمي کنيم
بچه که بوديم گاهي با يه تيکه نخ سرگرم مي شديم
بزرگ که شديم حتي ۱۰۰ تا کلاف نخم سرگرممون نميکنه
بچه که بوديم بزرگترين آرزومون داشتن کوچکترين چيز بود
بزرگ که شديم کوچکترين آرزومون داشتن بزرگترين چيزه
بچه که بوديم آرزومون بزرگ شدن بود
بزرگ که شديم حسرت برگشتن به بچگي رو داريم
بچه که بوديم تو بازيهامون همش اداي بزرگ ترها رو در مي آورديم
بزرگ که شديم همش تو خيالمون بر ميگرديم به بچگي
بچه بوديم درد دل ها را به هزار ناله مي گفتيم همه مي فهميدند
بزرگ شده ايم درد دل را به صد زبان به کسي مي گوييم... هيچ کس
نمي فهمد
بچه که بوديم بچه بوديم
بزرگ که شديم بزرگ که نشديم هيچ؛ ديگه همون بچه هم نيستيم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی