سلام به دوستای گل نی نی وبلاگ
سلام ..امروز اومدم تا عکسای ناز ددخترامو بزارم و از خاطرات بزرگ شدنشون بنویسم....عکسای پریسای نازم دخترم که امروز 73 روزگی شده و من هر لحظه با اون و پرنیا میگذرونم و بزرگ شدن پریسا رو که میبینم مثل این که دارم روزهای گذشته و بچگی پرنیا رو میبینم .
از برگ شدن پریسا جون بگو دخترم دیگه داره بامزه میشه ..اولی هست که داره اوغ اوغ میکنه مامان و بابا و پرنا و خاله ها رو میشناسه . باهاش حرف میزنیم میفهمه میخنده ولیس متاسفانه یه عادت که داره .. این که وقتی بیداره میخواد فقط باهاش حرف بزنیم.
اما پرنیای گلم واسه خودش دیگه خانوم شده .. کلی تو کارا بهم کمک میکنه .. امروز برام خونه رو تمیز کرده جارو برقی رو اورده با جارو خانه رو تمیز کرده ظرف ها رو شسته واین که همیشه دوست داشت ابجی اش رو بغل کنه اما چون کوچولو بود با کمک خودم این کار رو انجام میداد اما امروز خیلی خوشحال شد که ابجی پریسا رو بهش دادم و خودش اونو گذاشت تو گهوارش..
ممنونم خدای مهربون . گاهی اوقات فکر میکنم ما یهع نعمت های بزرگی داریم که اون خانواده هایی که فرزند ندارن رو درک نمی کنیم لز خدا میخوام این شیرینی و لذت مادر شدن رو نصیب همه کنه .. الهی امین
از هفته دیگه یا از 15 فروردین باید برگردم سر کار و پریسا مثل پرنیا باید بره مهدکودک نگرانشم اما حسن خوبی که داره این که تو مهد پرنیا جون میزارمش و به خانم طاهری و خاله های مهربون مهد اعتماد دارم و این که مهد کودک نزدیک محل کارم هست..
تویس این دو ماه و نیم که تو خونهخ بودم روزای بد و خوبی داشتم ولی گذشت امنیدوارم اینده دخترام.. اینده درخشانی باشه.