پرنیا  عشق بابا سجادپرنیا عشق بابا سجاد، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره
پریسا عشق باباپریسا عشق بابا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

پــــــــــــرنیــــــــا هستی مامان

بدون عنوان

1390/12/3 9:10
697 بازدید
اشتراک گذاری

 

این پست هم خاطرا پرنیا جون که رفته بودیم پارک توی اون هوای سرد خیلی بهش خوش گذشته بود

بعد اومد پیشم و گفت مامان جون خیلی دوست دارم تو پارکقلبقلبقلبقلبقلبقلب

 

جا خوردم چرا میگه تو پارک؟؟؟؟متفکرمتفکرمتفکرمتفکرمتفکرمتفکر

گفتم چرا تو پارک پرنیا جون؟؟؟؟؟متفکرمتفکرمتفکرمتفکرمتفکرمتفکر

گفت اخه این جا سرسره استچشمکچشمکچشمکچشمکچشمکچشمک

کلی خندیدم به خاطر این حرف کله گنده اشخندهخندهخندهخندهخنده

 

این جا هم سوار اهو شده بوداینم پویا قشنگم که پرنیا جون کل قصه هاش باید پویا و پرنیا و نیما باشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

امیرمسعود
3 اسفند 90 9:33
این قدر زبون نریز ما که دستمون بهت نمی رسه ولی ممکنه این مامانیت قورتت بده از بس خوشمزه ای عزیزم.


مرصی خاله مهربونم فعلا که همه حرفای قشنگ شما و لطف بی نهایت شما مامانم رو شرمنده میکنه و اگه مینگاره به عشق من و شما دوستای گلش مینویسه خاله محبوبه عزیز
مامان احسان
3 اسفند 90 13:08
از طرف من ببوسش خیلی کیف کردم عکساشو دیدم


میصی خاله راحله عزیز منم میبوسمت عزیزم
مامان کوثری
3 اسفند 90 14:22
ای دختر بلا چقدر شما شیرین زبونی عزیزممممممممممممم


چه کار کنم خاله جون اگه این کارا رو نکنم که مامانم دلش میگیره