یه نیم نگاه به خانه کوچک خاطرات پرنیا جون . پریسا جون
یا اللهُ یا رَبِّ یا حَیُّ یا قَیّوم یا ذَالجَلالِ وَ الاکرام اَسئَلُکَ بِاسمِکَ اَلعَظیم اَلاَعظَم اَن تَرزُقَنی رَزقاً
حَلالاً طَیِّباً بِرَحمَتِکَ الواسِعَه « یا اَرحَمَ الرّاحِمِین »
ای خدا ای پروردگار ای زنده ای پاینده ای دارای شکوه و بزرگواری از تو میخواهم به نام تو که بسیار بزرگ و بزرگترین است اینکه روزی کنی مرا ، رزقی حلال و پاک ، برحمت گسترده ات ای مهربان ترین مهربانان.
من اومدم دوباره ..دالی
این فرشته ای کوچول هدیه خدان ...
سلام عشقیا
دوباره سلام و ..من و یک عالمه عکس از فرشته های زندگیم
جگرا مامان ...
من چ قدر خوشبختم دو تا فرشته کوولو دارم
بازم عکس های نفسا مامان پریسا جون اماده برای رفتن به مهد کودک در دو سال و هفت ماهگی این هم نفس مامان پرنیای قشنگم با اون خنده ملوسش ...
خدایا مهربانتر از تو کسی نیست سپاس از لطف بی کرانت
عکس های بزگ شدن ذخترهای گل من پرنیای گلم و پریسای ماهم ...
نویسنده :
مامان پرنیا جون
10:28
سلام من اومدم با کلی خاطره و عکس جدید از فرشته های زندگیم
سلامممممممم به همه به مهربونا به نفسا به دوستای گل نی نی وبلاگی دوباره اومدم با دستی پر از خاطرات دخملای گلم فرشته های زندگیم پرنیای نازم و پریسای ماهم ...