پرنیا  عشق بابا سجادپرنیا عشق بابا سجاد، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره
پریسا عشق باباپریسا عشق بابا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

پــــــــــــرنیــــــــا هستی مامان

سلام به همه دوستای گلم

    سلامی ز بوی خوش اشنایی دوستان گل نی نی وبلاگ سلام من این روزا حال و حوصله ندارم و زیاد توی وبلاگ پرنیا جون نمیام اما دختر گلم ماشالله واسه خودش خانوم شده از نظر پیشرفت توی مهدکوک عالی از نظر شیرین زبونی از همه نظر واسه خودش خانوم عسلی شده  چند روز بستری بودم بیمارستان به خاطر یه مریضی سخت .پرنیا جون پیش خاله هاش بود اما خیلی بهش خوش گذشته بود و کلی واسه خودش تفریح رفته بود بعدا که اومد پیش من با تعجب پرسید کجا رفتی منو تنها گذاشتی و منم بهش گفتم مریض بودم و تو نباید الان که اومدی اذیت کنی تا من خوب شم پرنیا خنوم ما این چند روز که من توی خونه بستری بودم واقعا عالی بود رفتارش و چه قدر هم کمکم حال باباش توی کارا...
27 شهريور 1391

سلامی ز بوی خوش اشنایی

  سلام به همه دوستای گل نی نی وبلاگی خودمون بازم اومدیم با یه تاخیر چند هفته ای اولا درگیر اسباب کشی بودم و خیلی بهم سخت گذشت جونم به لبم رسید تا جابجا شدم دوم این که مادر بزرگ دوست داشتنی ام مریض بود وچند هفته توی بیمارستان بستری شد خیلی ناراحت بودم سوم اینکه برنامه سفر به مشهد رو داشتیم که بعد از جابجایی جمعه 27/5/91 حرکت کردیم به سمت مشهد با خانواده همسرم. همزمان با رفتن ما به سوی مشهد مادر بزرگ دوست داشتنی ام بعد از سه هفته بستری شدن  این دنیای مسخره رو ترک کرد به سوی خدا رفت که زمانی که توی سفر بودم بهم خبر دادن انگار دنیا رو سرم خراب شده بود دوست داشتم سریع تر برگردم تا به مراسم برس...
9 شهريور 1391

به همه آنهائی که از نعمت داشتن مادر بهره مندند

    تمام اعتقاداتش را هم كه زير پا بگذارد  از بهشت زير پايش هم بگذرد  از تو نمي گذرد ...  بلند شو  يك بار هم كه شده  دسته گلي به مادرت بده ... باور كن  هيچ زني به اندازه مادرت ارزش دوست داشتن را ندارد.. ...
15 مرداد 1391

برای تو در کنار تو و با خاطرات تو عزیز دلم پرنیای قشنگم

پرنیا جون اماده شده بره مهمونی خونه مادربزرگش .خودش رفته سراغ کشوی لباسش و یه لباس انتخاب کرده و با سلیقه خودش پوشیده منم که داشتم اماده میشدم .صدام میزنه نمیخوای ازم عکس بگیری ما هم دوربین بدست دنبال سوژه اینم عکسای دخملی ...
11 مرداد 1391

عکسای جشن پایان سال پرنیا جون

  اینم عکسای دخمل گلم که جشن اخر سال رو مدیریت محترم مهدکودک شادان براشون برگزار کردن و این قاب عکس رو به خانواده ها همراه با جایزه اصلی و تمام فعالیتهای بچه ها توی سال90 بهمون در قالب سی دی هدیه دادن . ...
11 مرداد 1391

استعداد های دختر گلم

پرنیا جون را  چند وقته کلاس اسکیت ثبت نام کردم  که واقعا عالی بود تو این زمینه قبل از رفتن به کلاس به راحتی خودش روی پا می ایستاد و کم کم و یواش یواش حرکت میکرد .الان هم که تحت نظر مربی هست  و واقعا ازش راضی عکساشو بعدا" میزارم دوم این که توی کلاس ژیمناستیک توی گروه سنی خودش از بقیه بچه ها جلوتره که واقعا برای من خیلی رضایت بخش سوم اینکه سوره ((تین )) را را با ترتیل به زیبایی میخونه که یه روز وقتی شروع کرد (اعوذ و بالله و .. را خوند منم تعجب کردم و بهش گفتم چی گفتی که شروع کرد به خوندن چهارم این که خیلی شعرای زیادی یاد گرفته از جمله:پیغمبر خوب ما نور خدا محمد       م بچه ها همیشه گوییم ی...
28 تير 1391